Groupthink
.
نشانه هاي Groupthink
در گروههايي که به
معضل گروه انديشي دچار هستند هشت نشانه قابل تشخيص وجود دارد.
_ اولين نشانه فشار
درون گروهي است. دراين حالت فشارگروهي براي رسيدن به اتفاق در تصميم گيري شديد است
و براي ايجاد همسازي مستقيماً بر اعضاء فشار وارد مي آيد. معمولاً فشار درون گروهي
براي دستيابي به توافق همگاني به منظور کسب مطلوبيت بيشتر نسبت به زمان عدم توافق
است. به طور قطع در گروه انديشي عدم سازگاري غير قابل پذيرش است و حتي ممکن است به
منظور فرو نشاندن نظرات اعضاي مخالف اقدامات تهاجمي نيز به کار گرفته شود.
_ از ديگر نشانه
هاي گروه انديشي خودسانسوري اعضا است. خود سانسوري باعث مي شود كه اعضاي گروه از
بيان ترديدها و عدم اطمينانهايي که نسبت به اقدامات گروه دارند ، خودداري ورزند .
بنابراين وقتي اعضا نظرات و عقايدشان را سانسور كنند تصميمات گروهي در ظاهر به
صورت اجماعي و توافق عمومي به نظر مي آيد هر چند که در عمل برخي اعضا مخالف آن
باشند.
_ همچنين مراقب
فکر مي تواند بهعنوان سومين نشانه گروه انديشي تلقي شود . مراقب فکر يکي از اعضا
گروه است که در تلاش است تا عقيده حاکم بر گروه را حفظ و مانع از ورود هرگونه
اطلاعاتي به درون گروه شود که مي تواند باعث شک و ترديد در بين اعضا شود. فرد
مراقب فکر مسئوليت حفاظت از ديگر اعضاي گروه در برابر اطلاعات مناقشه آميزي را بر
عهده ميگيرد که ممکن است موجب ايجاد شکاف در يکدستي گروه شود. بنابراين درصورتيکه
فرد محافظ تفکر ، هرگونه اطلاعات منفي خارج از گروه دريافت كند ، هرگز آن را به
درون گروه مخابره نمي کند. بهعلاوه مراقب فکر بر اعضاي
مخالف اعمال فشار مي كند تا در نهايت آنها را محبور به سکوت کند. محافظ فکر ممکن
است استراتژيهاي متنوع و متفاوتي را جهت متقاعد کردن و تغيير عقيده اعضاي مخالف
بهکار گيرد. يکي از اين استراتژيها مجاب کردن فرد مخالف با اين توجيه است که اگر
اعضا توافق جمعي نداشته باشند گروه ممکن است متلاشي شود. هدف فرد مراقب فکر
جلوگيري از بروز هرگونه سوالي درباره ماهيت تصميمات گروه است که ممکن است براي
برخي اعضا پيش آيد.
_ چهارمين نشانه
گروه انديشي ظهور وحدت نظر است. وقتي اعضاي مخالف دچار سانسور عقيده شوند، ديگر
اعضاي گروه شاهد ظهور يک اتفاق نظرمي شوند. بنابر اين حتي اگر برخي از اعضا مخالف
اقدامات گروه باشند، از آنجاييکه مخالفتشان را بروز نمي دهند تا سايرين از آن
مطلع شوند، در نتيجه چنين فرض مي شود که کليه اعضا با موقعيت گروه همراه هستند.
_ دام آسيب
ناپذيري يکي ديگر از نشانه هاي گروه انديشي است. در گروهي که صداي هيچ مخالفي بر
نميخيزد ممکن است اين تصور براي اعضا پيش آيد که گروهشان عملکرد خوبي دارد. اعضاي
گروه بينهايت نسبت به خود و توان تصميم گيري گروه اطمينان دارند. و اين اطمينان
بيش از حد به قدرت تصميم گيري گروه، اعضا را به اين توهم دچار مي سازد که در برابر
هر مانعي آسيب ناپذير هستند تا جاييکه از هرگونه فکر تحليلي و روشن، چشم پوشي مي
کنند.
_ ششمين نشانه
گروه انديشي دام اخلاقي است، به طوريکه اعضاي شرکت کننده در فرايند تصميم گيري
گروهي پايبندي به اصول اخلاقي فردي خود را از دست ميدهند. بهعلاوه باور به اخلاق
حاکم بر گروه بر هرگونه برداشت شخصي از خوب يا بد غالب مي شود. بنابراين گروههايي
که در داوري دچار خطاهاي عظيم مي شوند به قالب بندي موضوعات روي مي آورند.
_ برداشت مغرضانه
نسبت به گروه خارجي از ديگر نشانه هاي گروه انديشي است . اعضاي گروه به شدت منسجم،
هر عضوي غير از اعضاي خود را خارجي تلقي ميكنند و در اثر علاقمندي درون گروهي
تصوري کليشهاي براي آنها از غريبه ها به وجود ميآيد.
_ همچنين استراتژيهاي
تصميم گيري معيوب از گروه انديشي برمي خيزد . معمولاً در بيشتر مواقع، تصميماتي که
در شرايط گروه انديشي گرفته مي شود تصميماتي نادرست از کار در مي آيند. تصميمات
ضعيفي که با موقعيت گروه انديشي همراه مي شود، يکي از پيامدهاي استراتژيهاي تصميم
گيري معيوب است . يکي از اجزاي متعارف استراتژي ناقص ، احتمال اقدام براساس مباحث
گروه است . اينگونه تصميمات معمولا در شرايطي اتخاذ
مي شود که گروه بررسي ناقصي از گزينههاي پيش روي، به عمل مي آورد . از ديگر
استراتژيهاي ناقصي که در شرايط گروهانديشي پديدار مي شود، حذف آگاهانه اطلاعاتي
است که ممکن است نقاط ضعف طرح را بر ملا کند و در عوض اعضاي گروه تنها بر آن دسته
از اطلاعاتي تکيه مي كنند که اقداماتشان را تأييد كند. از اينرو ارزيابي غيردقيقي
از وضعيت به عمل مي آورند و برداشت گروه از موضوع را چنان تغيير جهت مي دهند که
بيشتر معطوف به توافق جمعي بر روي اقدامات گروه شود. درنهايت استراتژي تصميم گيري
معيوب، هنگامي رخ مي دهد که گروه در جمع آوري و استفاده موثر از کليه داده هاي
مرتبط با موضوع تصميم قصور ورزد و باعث از دست رفتن ديد واقعي و همه جانبه نگر
گروه نسبت به موضوع شود.
چرا Groupthink؟
عواملي که مي
تواند باعث گروه انديشي شود عبارت است از بههم پيوستگي گروهي، انزوا و فاصله گرفتن
گروه از جامعه، نحوه رهبري و استرس تصميم گيري .
سطح بالاي انسجام
گروه، سطح اختلاف عقيده کلامي گروه را به علت فشار درون گروهي – جهت
همسازي – به شدت مي كاهد. بهعلاوه اين انسجام سطح بالا، موجب خود سانسوري و ظهور
وحدت نظر در گروه مي شود. به طور معمول ، ميزاني از اختلاف عقيده جهت دستيابي به
تصميم مناسب در گروه لازم است، زيرا تصميم از جوانب مختلفي مورد بررسي قرار مي
گيرد. درحالي كه درصورت وجود نداشتن اختلاف نظر ساير بديلها هرگز در نظر گرفته نمي
شود.
يکي ديگر از دلايل
گروه انديشي انزوا و فاصله گيري گروه از جامعه است. غالباً در شرايط انزواي گروهي،
محرمانه ماندن تصميمات و يا اعمال صورت گرفته بسيار مهم است و بيانگر اينکه نبايد
هيچ گونه نظر و يا عقيده خارج از گروه در فرايند تصميمگيري دخالت داده شود. در
اين شرايط تصميم گيري، گروه به عزم راسخي ميرسد و آن را بدون هر گونه تبادل نظر
با منابع خارجي به کار مي بندد.
همچنين نحوه رهبري
گروه نيز ميتواند منجر به گروه انديشي شود. هر گاه رهبر کنترل شديدي بر گروه
اعمال كند، اين کنترل مي تواند باعث به وجود آمدن محيطي شود که در آن هيچ يک از
اعضا نظرشان را بيان نکنند و اگر رهبري آمرانه و غير منعطف باشد، معمولا کنترل
شديدي بر مباحث گروه اعمال مي شود و از طريق ايجاد رعب و وحشت هر گونه نظر مخالفي
فرو نشانده ميشود و يا حتي بهطور ساده تر اجازه ابراز مخالفت به اعضاي مخالف
داده نمي شود.
از ديگر دلايل
گروه انديشي ترس از تصميم گيري است. وقتي گروه مجبور به اتخاذ تصميم مهمي باشد ،
يک مقداري از عدم اطمينان و نا امني بر دوش اعضا ميافتد. غالباً اعضاي گروه بدون اينکه
خود نيز آگاه باشند در تلاش خواهند بود تا حد ممکن استرس تصميم گيري را بكاهند.
اين استرس و تشويش زماني کاهش مي يابد که تصميم به سرعت و با کمترين مخالفت اتخاذ
شود و در آنصورت گروه به سادگي مي تواند تصميم را عقلايي جلوه دهد. زيرا با
کمترين مخالفت در بين اعضاي گروه مواجه شده است.
علاج Groupthink
متخصصان تصميم
گيري بر اين اعتقاد هستند که اگر برخي از اقدامات زير به کار گرفته شود مي توان از
گروهانديشي جلوگيري کرد :
-1 رهبر بايد نقش ارزياب انتقادي را به هر کدام از اعضاي واگذار کند. مدير در
گروههاي تصميم گيري مي بايست اعضا را به ارزيابي دقيق نظرات ، نگرش نقادانه به
مسائل و آزاد انديشي و استقلال فکري ترغيب و تشويق کند . اعضا بايد احساس آزادي و
اطمينان کرده و بتوانند به راحتي ترديدها و مخالفت هاي خود را ابراز کنند. مدير
بايد ظرفيت پذيرش انتقاد نسبت به نظرات خود را داشته باشد و درعمل اين ظرفيت را
اثبات کند.
-2 رهبر بايد از بيان ترجيحات و انتظارات خود در ابتداي جلسه خودداري كند.
-3 هريک از اعضاي گروه بايد به طور مرتب مباحث گروه را با يک همکاري مبتني بر
اعتماد به بحث گذارند و بازخورد عکسالعمل همکاري را به گروه ارائه كنند.
-4 گروه تصميم گيري بايد موظف شود تا در هر جلسه از يک يا چند متخصص خارجي
براي زير سوال بردن مباني تصميم گيري دعوت به عمل آورد، بهعلاوه متخصص خارجي بايد
تشويق شود تا نظرات اعضا را به چالش بکشاند.
-5 حداقل بايد يک عضو زبان آور و با معلومات براي زير سوال بردن فرضيات و
برنامه هاي گروه نقش مخالف بازي کند. اين عضو ( اعضا) بايد موظف شود که در نقش
مخالف تصميم گروه با اعضا به مقابله برخيزد و تمامي دلايل و شواهدي را که عليه نظر
گروهي است ارائه كند و درصورتي که واقعاً نظر گروه بهتر نيست بي اعتباري آن را
نشان دهد . عضو (اعضا) مذکور بايد از قدرت تحليل کافي و توانايي سخنوري برخوردار
باشد و بتواند مانند يک وکيل مدافع قابل، از نظر خود دفاع و نظرات مخالف را رد كند.
-6 مدير بايد مطمئن شود که زمان کافي جهت بررسي سيگنالهاي هشدار دهنده اي که
از ناحيه رقبا، گروههاي با نفوذ، احزاب و ... مخابره مي شود را دارد.
منابع و مآخذ
1 - تسليمي، محمد سعيد، تحليل فرايندي خط مشي گذاري و تصميم گيري، انتشارات
سمت، چاپ اول، تهران 1378
2 - الواني، سيدمهدي، مجموعه مقالات سمينار بررسي مسائل اداري ايران به كوشش
ابوالحسن فقيه، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي 1372
3 - اليورت ارونسون، روانشناسي اجتماعي، ترجمه حسين شکرکن، انتشارات رشد، تهران
1382
بقيه منابع اين
مطلب در دفتر نشريه موجود است.
این وبلاگ جهت اســـتفاده تمامی پرستاران ایران و ایرانیان پرستار